اکثریت جمعیت ایران پیرو آیین اسلام و مذهب شیعه دوازده‌امامی هستند. اما در کنار شیعیان گروهی از شهروندان کشور پیرو مذاهب و ادیان دیگری هستند؛ ازجمله گروهی از هم‌وطنان، مسیحی، گروهی یهودی و گروهی دیگر زردشتی هستند. طبق قانون اساسی، ادیان مسیحی و کلیمی (یهودی) و زردشتی به‌ رسمیت‌ شناخته شده و در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیّه‌ و تعلیمات دینی طبق آیین خود عمل می‌کنند. همچنین در ایران گروهی از ایرانیان پیرو دیگر ادیان و مذاهب رسمی و غیررسمی هستند. دراین‌میان می‌توان پیروان آیین یارسان (اهل ‌حق)، شیعه اسماعیلیه و شیعه زیدیه و نیز مندایی و سیک و بودا را نام برد. برخی مکاتب یا فرقه‌ها نیز غیررسمی هستند.

در میان ایرانیان مسلمان، گروهی پیرو مذاهب اهل‌سنت هستند. اهل‌سنت پس از شیعیان بزرگ‌ترین گروه مذهبی در ایران امروز به شمار می‌روند. برآوردهای موجود نشان می‌دهد جمعیت سنی‌مذهبان ایران حدود ٨ تا ١٠ درصد از کل جمعیت کشور را شامل می‌شوند که به صورت متمرکز یا پراکنده در استان‌های سیستان‌وبلوچستان، کردستان، کرمانشاه، آذربایجان غربی، خراسان شمالی و جنوبی، گلستان، گیلان، اردبیل، هرمزگان، بوشهر، فارس و جنوب کرمان و نیز تهران و کرج مستقر هستند. در میان مذاهب چهارگانه اهل‌سنت یعنی حنفی، شافعی، حنبلی و مالکی، سه مذهبِ حنفی و شافعی و به شکلی محدودتر حنبلی دارای پیروانی در گوشه‌وکنار کشور هستند. مذهب حنفی بزرگ‌ترین فرقه اسلامی است و حدود یک‌سوم مسلمانان جهان حنفی‌مذهب هستند. در ایران نیز در میان اهل‌سنت کشور گروهی حنفی‌مذهب هستند. حنفی‌ها در استان سیستان‌وبلوچستان، گلستان و خراسان شمالی (ترکمن‌های این دو استان) و خراسان جنوبی و فارس و هرمزگان مستقر هستند. در سیستان‌وبلوچستان و بخش‌هایی از جنوب روحانیون با عنوان مولوی شناخته می‌شوند. البته ترکمن‌ها برای این مقصود از مفهوم آخوند استفاده می‌کنند. شافعی‌مذهبان سنی نیز عموماً‌ در استان‌های کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و منطقه تالش مستقر هستند.

روحانیون کرد شافعی‌مذهب معمولا ماموستا (ماموستاد) نامیده می‌شوند. گروه کمی از ایرانیان سنی‌مذهب هم حنبلی‌مذهب‌اند که در جنوب کشور مستقر هستند. مذاهب سه‌گانه اهل‌سنت در کشور از نظر رویکردهای فقهی دارای تفاوت‌هایی هستند و روحانیون هر مذهب در میان پیروان آن مذهب جایگاه و منزلت مذهبی و دینی دارند. گذشته از تفاوت مذهبی میان سنی‌مذهبان در کشور، جامعه اهل‌سنت ایران از نظر شاخص دیگری هم قابل تأمّل‌ است و آن ویژگی گرایش و پیوند اکثر سنی‌مذهبان ایران با یکی از طریقت‌های تصوّف‌ است یعنی بخشی از مسلمانان سنی‌مذهب ایرانی پیرو یکی از طریقت‌های تصوف هستند. سلسله‌های تصوف قادریه، نقشبندیه، رفاعیه، بدویه، سهروردیه، مولویه، سعدیه، شاذلیه، بکتاشیه و چشتیه در دنیای اسلام پیروانی دارند.

سلسله قادریه بزرگ‌ترین جریان صوفی و طریقت عرفانی در جهان اسلام است. در ایران فقط دو طریقت قادریه و نقشبندیه علاقه‌مندان و رهروانی دارند و بخشی از سنی‌مذهبان از پیروان این طریقت‌های دوگانه هستند. دیگر فرقه‌های تصوف ازجمله مولویه (با قطبیت مولوی شاعر و عارف بزرگ ایرانی) سعدیه و سهروردیه در ایران پیرو ندارند و پیروان این فرقه‌ها در کشورهای ترکیه و حوزه بالکان و پاکستان حضور دارند. پیروان طریقت قادریه بیشتر در استان‌های کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی، هرمزگان و گیلان پراکنده هستند. پیروان طریقت نقشبندیه نیز افزون بر سه استان یادشده در میان ترکمن‌ها و تالشی‌ها پیروانی دارند. طریقت‌های دینی یادشده در درون خود نیز دارای انشعاباتی هستند مثلا طریقت قادریه برزنجیه، بیانانی، کس نزانی، سوله‌ای، رفاعی، شادقیه و ... ازجمله فرق درون طریقت قادری هستند.

در میان دو طریقت یادشده، طریقت نقشبندیه به مبادی شریعت هم توجه خاصی دارد. گروهی از پیروان اهل‌سنت در کشور به‌ویژه روحانیون سنی‌مذهب نظر چندان مثبتی به طریقت‌های مذهبی ذکرشده ندارند و این طریقت‌ها را به انحراف و خرافه متهم می‌کنند. از نظر اماکن مذهبی و مدارس دینی هم وضعیت اهل‌سنت کشور قابل بررسی است. هرچند در این‌باره تاکنون داده‌های کمی منتشر شده است. امروزه چند هزار مسجد خاص اهل‌سنت در سراسر کشور فعالیت دارند و ده‌ها مرکز پرورش و تربیت طلاّب‌ سنّی‌ در کشور فعال هستند. برخی برآوردهای غیررسمی حکایت از آن دارد که حدود ٢٥ هزار مسجد خاص اهل‌سنت در استان‌ها و شهرستان و روستاهای کشور دایر و مشغول فعالیت هستند. اگرچه جمعیت شیعیان ایران حدود ٩٠ درصد (یا ٩ برابر) بیشتر از جمعیت سنی‌های کشور است اما حدود ٤٦ هزار مسجد مخصوص شیعیان کشورمان و حدود ٢٥ هزار مسجد خاص سنی‌مذهبان است.

از این تعداد ٣٨٠ مسجد در شهرستان سنندج و ١٤٠ مسجد فقط در شهر سنندج قرار گرفته، نشان می‌دهد خوشبختانه فضای کشور برای انجام مناسک این عزیزان در مساجد خاص اهل‌سنت کاملاً‌ همدلانه بوده و با رواداری‌های فرهنگی و تاریخی ملّت‌ ایران پیروان مذاهب مختلف در کشور به‌ویژه اهل‌سنت همچون دیگر مسلمانان هم‌وطن با آسودگی به امور مذهبی و مناسک دینی و مذهبی خود مشغول هستند. میزان سرانه مساجد اهل‌سنت یعنی نسبت تعداد شهروندان به تعداد مساجد چند برابر این نسبت برای شیعه‌مذهبان در ایران است.

افزون بر مساجد، صدها تکیه و خانقاه نیز در خدمت هم‌وطنان پیرو طریقت‌های مذهبی قادریه و نقشبندیه است. در سال‌های نخست پس از پیروزی انقلاب و غلبه هیجانات ناشی از انقلاب و چپ‌روی‌های گروهی از مسؤولان و جوانان حزب‌اللّهی و نیز فعالیت‌های چپ‌ها و احزاب مارکسیست و نیز تلاش برخی روحانیان سنی‌مذهب بخشی از بزرگان طریقت‌های دینی نقشبندیه و قادریه و تکایا و خانقاه‌های آنان مورد بی‌مهری و کم‌لطفی قرار گرفت و فضای عمومی برای پیروان طریقت‌های دینی تنگ شد. اما خوشبختانه پس از فروکش‌کردن هیجانات عمومی به‌تدریج عرصه برای فعالیت‌های طریقت‌های دینی و خانقاه‌ها و بزرگان تصوّف‌ و درویشان باز‌تر شده است. البته این به معنای اتمام مخالفت با طریقت‌های تصوف نیست.

در میان اهل‌سنت ایران، افزون بر طریقت‌های دینی و نیز روحانیون سنتی دینی در سه دهه گذشته به‌تدریج گروه دیگری از سنی‌مذهبان با رویکردی امروزی و نوگرایانه وارد عرصه عمومی شده و قرائت تازه‌ای از دینداری را رواج داده‌اند. این گروه و تشکّل‌ که با نام جماعت دعوت و اصلاح شناخته می‌شود تحت تأثیر اندیشه دینی جدید و تا حدی متأثّر‌ از روشنفکران دینی آموزه‌های خود را نشر می‌دهند و در پرتو فعّالیّت‌‌های خود توانسته‌اند گروهی از تحصیل‌کرده‌ها و طبقه متوسط را در بخش‌هایی از مناطق اهل‌سنت جذب آرا و دیدگاه‌های خود کنند. برخی ناظران این گروه را متأثّر‌ از جمعیت اخوان‌المسلمین مصر می‌دانند. در سال‌های گذشته برخی اخبار حاکی از نارضایتی گروهی از روحانیون سنتی و ازجمله برخی مولوی‌ها از فعالیت‌های این گروه بود. در دو دهه گذشته افراط‌گری مذهبی در منطقه رشد داشته است. همان‌گونه که متأسفانه در میان گروهی از وابستگان به مذهب تشیّع‌ با دیدگاه تقریب مذاهب همدلی وجود ندارد، در سال‌های گذشته گروه‌های تکفیری هم در میان بخش‌هایی از جامعه موفق به جذب شماری نیرو و هوادار شده‌اند.

متأسفانه تاکنون در میان دستگاه‌های مسؤول علمی و پژوهشی کشور گسترش افراطی‌گری مذهبی اعم از نوع شیعی یا سنی آن و آسیب‌شناسی این افراط‌گری به شکلی جدّی‌ و همه‌جانبه مورد مطالعه قرار نگرفته است. در دو دهه گذشته و با آغاز به کار دولت اصلاحات جذب هرچه بیشتر اهل‌سنت در نظام بوروکراتیک کشور در دستور کار قرار گرفت و بر همین‌اساس در سطوح مدیریتی استان‌ها و شهرستان‌ها صدها مدیر سنی‌مذهب وظیفه مدیریت‌های گوناگون را بر عهده گرفتند. به جز سال‌های نخست انقلاب که استانداران و فرمانداران سنی‌مذهب به ایفای نقش پرداختند، در سال‌های جنگ و دوره سازندگی فرصتی برای استفاده از نیروهای اهل‌سنت در پست‌های مدیریتی و به‌ویژه فرمانداری‌ها و مدیران استانی به نحو شایسته‌ای تعریف نشد.

با آغاز دوره اصلاحات راه برای دردست‌گرفتن مسؤولیت‌های سیاسی همچون فرمانداران از میان اهل‌سنت کشور گشوده شد. با آغاز این اصلاحات به‌تدریج بر شمار مدیران اهل‌سنت در استان‌های مرزی افزوده شد و طبق نتایج یکی از پژوهش‌هایی که راقم این سطور انجام داده، در سال ١٣٨٢ چندین هزار مدیر سنی‌مذهب در سطوح معاونان استاندار و فرماندار، مدیران کل استانی و شهرستانی یعنی سطوح میانی و پایه مدیریتی کشور در استان‌های کردستان، سیستان‌وبلوچستان، کرمانشاه، آذربایجان غربی و... مشغول فعالیت شده‌اند. ضروری است هر نوع سیاست‌گذاری برای تقویت جایگاه اهل‌سنت در ساختار سیاسی کشور و جذب مشارکت هرچه بیشتر اهل‌سنت و رفع برخی کاستی‌ها و مسائل و مشکلات، مبتنی بر دادهای متّقن‌ و رویکرد واقع‌بینانه و کارشناسانه و مبتنی بر تکثّر‌ جامعه سنی‌مذهب باشد تا از گرفتارشدن مدیریت کشور در دام کلیشه‌های غیرکارشناسی و شعاری پرهیز شود.

در سال‌های گذشته در فضای‌های عمومی توجه بیشتری به اهل‌سنت ایران شده و حتی در رقابت‌های سیاسی نیز گاه‌وبی‌گاه از این گروه بزرگ مذهبی در ایران سخن گفته می‌شود. اما متأسفانه به دلیل کمی منابع و داده‌های منتشرشده و تحقیقات صورت‌گرفته،گاه مطالب نادرستی نیز منتشر می‌شود. جامعه اهل‌سنت ایران جامعه‌ای پویا، زنده و بسیار متکثّر‌ با پیچیدگی‌های خاص خود است و هیچ گروهی به‌تنهایی نمی‌تواند معرّف‌ و نماینده این تکثر و پیچیدگی باشد. درویشان و بزرگان طریقت‌های مذهبی و تصوّف‌، مولوی‌ها، ماموستاها و سایرین هر یک نمایندگی گروهی محدود از اهل‌سنت را بر عهده دارند و اطلاق نمایندگی اهل‌سنت ایران بر یک نفر یا یک قشر نشانگر عدم درک دقیق و درست و واقع‌بینانه از جامعه متکثر اهل‌سنت ایران است. این ویژگی البته برای شیعیان نیز قابل تعمیم است. امید است تنوّع‌ مذهبی و دینی کشور بیش‌ازپیش دستمایه مطالعات و پژوهش‌های ژرف باشد و به این طریق ضمن احقاق حقوق شهروندی همه ایرانیان، زمینه وفاق ملّی‌ بیش‌ازپیش مهیّا‌ شود.